• شبکه‌ای از ایرانیان که ایران را می‌نویسند ...

  • این تاپیک شامل ‫1 صدا و 0 پاسخ دارد.
    ‫1 صدا
    0 پاسخ
    • نویسنده
      نوشته‌ها
      • #498 پاسخ
        کیمیا
        مشارکت کننده

            قحطی در ایران دوره گرسنگی و بیماری دسته‌جمعی در ایران بین سال‌های ۱۲۴۹ تا ۱۲۵۱ خورشیدی (۱۸۷۰ تا ۱۸۷۲ میلادی) تحت حکومت ناصرالدین‌شاه قاجار بود. این قحطی تقریباً کل کشور را تحت تأثیر قرار داد، با این حال برخی از شهرها مانند شاهرود، کرمان و بیرجند موفق شدند از این فاجعه جلوگیری کنند. برگرفته از ویکی پدیا

            قحطی ۱۲۹۸–۱۲۹۶ هجری خورشیدی (۱۹۱۷ تا ۱۹۱۹ میلادی) قحطی سراسری بود که تلفات جانی فراوانی را در ایران سبب شد.
            این دوران که مصادف با جنگ جهانی اول بود علی‌رغم اعلام بی‌طرفی در جنگ از سوی حکومت ایران بخش‌هایی از ایران توسط نیروهای روسیه، عثمانی و بریتانیا اشغال شد و در همین زمان درگیری‌های داخلی نیز قدرت مرکزی را در ایران تضعیف کرده بود. در مورد شیوع بیماری در ایران اطلاعات دقیقی در دست نیست و تعداد ایرانیانی که در این زمان کشته شدند محل مناقشه است. متخصصان تاریخ‌نگاری چنین پیشنهاد می‌کنند که مجموعه ای از قحطی، وبا، دنیاگیری ۱۹۱۸ آنفلوانزای اسپانیایی و اعتیاد فراگیر به تریاک سبب مرگ و میر در ایران شده بود. دربارهٔ رقم کشته‌ها بین مورخان اجماعی وجود ندارد ولی رای غالب بین یک تا سه میلیون نفر در سراسر ایران است. یک نفر کار را بدانجا رسانده که رقم تلفات به سبب گرسنگی و قحطی را نزدیک به ۵۰٪ از جمعیت ایران (۹ میلیون نفر) دانسته‌است. این حجم از تلفات تنها توسط یکی از محققان مطرح شد اما همه مورخان چنین آماری را غلط و غیر علمی می‌دانند، مضاف بر اینکه جمعیت ایران در آن دوره بنا بر آمار و رای اغلب مورخان بیشتر از ده میلیون نفر نبوده‌ است. برگرفته از ویکی پدیا

            قحطی ۱۳۲۲_۱۳۲۰ ایران دوره‌ای از گرسنگی‌های شدید در ایران است که در برهه‌ای رخ داد که ایران با وجود اعلام بی‌طرفی در جنگ جهانی دوم، توسط بریتانیا و شوروی اشغال شده بود. نایاب شدن نان باعث بروز شورش نان در تهران در ۱۷ آذر ۱۳۲۱ شد.

            در طول اشغال ایران، بریتانیا و شوروی تلاش کردند تا نفوذشان را در مناطق مربوط به خود تقویت کنند. متفقین شبکه ریلی ایران را تحت کنترل درآورده و با نیمی از کامیون‌های دولتی و خصوصی ایران قرارداد بستند، درنتیجه ۷۵ درصد از ظرفیت توزیع موادغذایی کشور را در اواسط برداشت سال ۱۳۱۹ مصادره کردند. ظرفیت حمل و نقل باقی مانده به دلیل محدودیت واردات قطعات یدکی به سرعت غیرقابل استفاده شد. این امر تجارت داخلی و خدمات اجتماعی را مختل کرد و هزینه‌های زندگی را بیش از۷۰۰ درصد افزایش داد. پس از برداشت بد محصول در سال۱۳۲۰، قحطی، جنوب تحت اشغال بریتانیا را فراگرفت. دولت انگلیس قول داد مقدار مورد نیاز غله را تأمین کند، اما نتوانست این کار را انجام دهد و وقتی دولت ایران برای کمک به ایالات متحده مراجعه کرد، وعده کمک حتی پس از چندماه مذاکرات هرگز محقق نشد. لوئیس دریفوس دیپلمات آمریکایی ابتدا به دولت ایالات متحده گزارش داد که وضعیت غذا وخیم است، اما او به زودی نسبت به کمبود گندم ابراز تردید کرد و توصیه کرد که آمریکا باید از ایستادگی انگلیس حمایت کند و از ایران بخواهد قبل از تکیه بر واردات متفقین به مردم خود کمک کند.
            محتویات تمام سیلوهای گندم در آذربایجان گونی شده و با کامیون به بندرانزلی منتقل شد و با کشتی به شوروی انتقال یافت.
            محمدقلی مجد تنها نویسنده ای است که کتابی دربارهٔ قحطی نوشته‌ است. مجد در مجله تاریخ دوره اسلامی ایرانیان با استناد به آمار جمعیت وزارت امور خارجه ایالات متحده در سال ۱۳۱۹ (۱۵ میلیون) و ۱۳۲۳(۱۲–۱۰ میلیون) ، به این نتیجه رسید که سه تا چهار میلیون ایرانی-یک چهارم جمعیت-در طول اشغال متفقین در جنگ جهانی دوم بر اثر گرسنگی و بیماری جان خود را از دست دادند.
            برگرفته از ویکی پدیا

            مناطق تحت نفوذ بریتانیا و شوروی بعد از جنگ جهانی دوم

            • این موضوع ۴ ماه، ۱ هفته پیش توسط نیما اصلاح شده است.
            • این موضوع ۴ ماه، ۱ هفته پیش توسط نیما اصلاح شده است.
        پاسخ به: قحطی در ایران

        + 60 = 61