ویکی ایران › انجمن ها › انواع حکومت › در ایران › سلطنت مشروطه
- نویسندهنوشتهها
در ۲۱ آذر ۱۲۸۴ علاءالدوله، حاکم تهران در تلاش برای پایین آوردن قیمت شکر، دو تن از تاجران خوشنام را فلک کرد. با انتشار این خبر، صاحبان کسب و کار، مغازهها و کارگاهها را تعطیل کردند و در مسجد بازار گرد آمدند. دو هزار تن از کسبه و طلاب به رهبری سید محمد طباطبایی و سید عبدالله بهبهانی در حرم شاه عبدالعظیم بست نشستند و خواستههای خود را چنین اعلام کردند: برکناری حاکم تهران، برکناری نوز، اجرای شریعت و تأسیس عدالتخانه.دولت سرانجام پس از یک ماه تسلیم شد و معترضان در بازگشت به تهران، با استقبال جمعیت زیادی مواجه شدند که شعار میدادند «زنده باد ملت ایران». ناظمالاسلام کرمانی در خاطرات خود نوشتهاست که عبارت «ملت ایران» را تا پیش از آن در تهران نشنیده بود.
ناتوانی شاه در تأسیس عدالتخانه و برکناری نوز، زمینهٔ شروع دوبارهٔ اعتراضات را فراهم کرد. در سال ۱۲۸۵، همزمان با ایام محرم و بهدنبال بازداشت واعظی به نام محمد سلطانالواعظینکه در حال سخنرانی علیه دولت بود، مرحله سوم اعتراضات شروع شد. گروهی از طلاب برای آزادی او تجمع کردند و در پی درگیریها، یکی از طلاب به نام سید عبدالحمیدبه ضرب گلوله کشته شد. روز بعد، در حالی که جمعیت زیادی از تجار، اصناف و طلاب برای تشییع پیکر وی از بازار بهسوی مسجد جامع در حال حرکت بودند، درگیری دیگری بین قزاقها و معترضان رخ داد و بنا به گفتهٔ آبراهامیان، ۲۲ نفر کشته و بیش از ۱۰۰ نفر زخمی شدند. در پی این خشونتها، طباطبایی، بهبهانی و دیگر شخصیتهای مذهبی، تهران را به مقصد قم ترک کردند و تعدادی از تاجران و روحانیان نیز در سفارت انگلستان در باغ قلهک بست نشستند. سفیر وقت انگلیس در یادداشتی به وزارت خارجهٔ این کشور، شمار این عده را بیش از ۱۴ هزار نفر اعلام کرد.[۵۹] با پیوستن دانشجویان دارالفنون به بستنشینان، سخنرانیهای متعددی در مورد نظامهای مشروطه در اروپا انجام میشد.سازماندهی جمعیت بستنشینان در سفارت انگلیس را کمیتهای مرکب از بزرگان اصناف بر عهده داشت. در پی توصیهٔ اعضایی که تحصیلات جدید داشتند، کمیته، تأسیس مجلس شورای ملی را جایگزین خواستهٔ اولیهٔ معترضان مبنی بر تأسیس عدالتخانه کرد.این تحصن به مدت بیست و سه شبانهروز ادامه داشت؛ از ۲۸ تیر تا ۱۹ مرداد ۱۲۸۵.[پ] به گفتهٔ ژانت آفاری، مظفرالدین شاه پس از مداخله کردن محمدعلی میرزا، ولیعهد، عاقبت تسلیم شد و در ۷ تیر ۱۲۸۵ عینالدوله، صدر اعظم خود را برکنار کرد. صدراعظم جدید، مشیرالدوله، از روحانیانی که به قم مهاجرت کرده بودند، درخواست کرد که به تهران برگردند، اما آنها بر خواستهٔ جدید خود مبنی بر تأسیس مجلس شورای ملی متشکل از وکلای همهٔ قشرهای مردم پافشاری میکردند. این خواستهٔ جدید، جایگزین خواسته مبهمِ «تأسیس عدالتخانه» شده بود.
دربار، نخست از پذیرش خواستهها سر باز زد، اما در نهایت، سه هفته پس از شروع تحصن در سفارت انگلیس، مظفرالدین شاه، مشیرالدوله را به نخستوزیری برگزید و فرمان مشروطیت را امضا کرد. تاریخ این رویداد، ۱۳ مرداد ۱۲۸۵ برابر با ۱۴ جمادیالثانی ۱۳۲۴ بود. در ۲۶ مرداد به دعوت عضدالملک، ایلخان قاجار، مجلسی با حضور رجال سیاسی، اعیان، بازرگانان و روحانیان تشکیل و نظامنامهٔ انتخابات تدوین شد. بر اساس این نظامنامه نمایندگان مجلس از طبقات اجتماعی مختلف شامل شاهزادگان، روحانیان، اعیان، بازرگانان، زمینداران و اصناف انتخاب میشدند. همچنین زمینداران، بازرگانان و اصناف برای شرکت در انتخابات باید املاک یا سرمایهای مشخص میداشتند.روسیه از ابتدای شکلگیری انقلاب مشروطه صریحاً با آن مخالفت کرد و تنها به دلیل درگیری با مسائل داخلی (انقلاب) و خارجی (جنگ با ژاپن) نتوانست مانعی جدی در پیروزی انقلاب ایجاد کند. در مقابل، بریتانیا رویکردی دوگانه اتخاذ کرد؛ چنانکه تسهیل اعتصاب عمومی سال ۱۲۸۵ و مهیا کردن شرایط بستنشینی در سفارت این کشور در ایران، اقدام مثبتی تلقی میشود اما در برابرِ اقدامات خصمانهای که روسیه در ادامه علیه این جریان شکل میداد، نقشی حمایتگر و حتی بیطرفانه ایفا نکرد. به گفتهٔ ادوارد براون، مردم ایران در آن دوران معتقد بودند که هدف واقعی بریتانیا، جلوگیری از رواج افکار آزادیخواهانه در آسیا بود چون میترسید این افکار به کشورهای تحت استعمار خود در منطقه؛ یعنی مصر و هندوستان رخنه کند و اسباب دردسر این کشور را ایجاد کند.
- نویسندهنوشتهها